English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 345 (6380 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tune U تنظیم کردن
tunes U تنظیم کردن
calibrate U تنظیم کردن
calibrated U تنظیم کردن
calibrates U تنظیم کردن
calibrating U تنظیم کردن
regulate U تنظیم کردن
regulated U تنظیم کردن
regulates U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
adjustment U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم کردن
regiment U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
adjust U تنظیم کردن
adjusting U تنظیم کردن
adjusts U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
attends U تنظیم کردن
regularised U تنظیم کردن
regularises U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
formulate U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
formulates U تنظیم کردن
formulating U تنظیم کردن
classifies U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
classifying U تنظیم کردن
frame U تنظیم کردن
lay down U تنظیم کردن
lineup U تنظیم کردن
make out U تنظیم کردن
redact U تنظیم کردن
set up U تنظیم کردن
to draw out U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
to make out U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
to set out U تنظیم کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
align U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligned U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligning U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligns U تنظیم کردن تطبیق کردن
correct U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
correcting U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
corrects U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
mount U تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
mounts U تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
timed U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
times U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
pilot U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
piloted U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
pilots U اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
set U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
sets U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
setting up U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
adjustments U تنظیم و میزان کردن
locate U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
located U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
locates U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
locating U 1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
zero U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zero U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zero U روی صفر تنظیم کردن
zeroes U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zeroes U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zeroes U روی صفر تنظیم کردن
zeros U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zeros U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zeros U روی صفر تنظیم کردن
edit U تصحیح کردن تنظیم کردن
edit U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edited U تصحیح کردن تنظیم کردن
edited U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
spot U تنظیم تیر کردن
spots U تنظیم تیر کردن
order U سفارش دادن تنظیم کردن
control U نظارت کردن تنظیم کردن
controlling U نظارت کردن تنظیم کردن
controls U نظارت کردن تنظیم کردن
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
adjusting U تعدیل کردن تنظیم کردن
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
adjusting U تصفیه نمودن تنظیم کردن
adjusting U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
adjusts U تعدیل کردن تنظیم کردن
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
adjusts U تصفیه نمودن تنظیم کردن
adjusts U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
range U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranges U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
timing U تنظیم زمان عمل کردن موتور
compensate U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensated U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensates U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
billing U صورتحساب بدهی را تنظیم وارسال کردن
pressurises U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurising U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurize U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizes U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizing U فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
adapt U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
adapting U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
adapts U تغییر یا تنظیم یا اضافه کردن به چیزی تا مناسب شود
replenish U تنظیم کردن روغن سلاحها
replenished U تنظیم کردن روغن سلاحها
replenishes U تنظیم کردن روغن سلاحها
replenishing U تنظیم کردن روغن سلاحها
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
reconstitute U تنظیم مقیاس کردن
reconstituted U تنظیم مقیاس کردن
reconstitutes U تنظیم مقیاس کردن
reconstituting U تنظیم مقیاس کردن
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
indict U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
indicted U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
indicting U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
indicts U علیه کسی ادعانامه تنظیم کردن
ranging U تنظیم تیر کردن
ranging U تنظیم کردن اسلحه
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
Other Matches
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
stet processus U گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
set out U شرح دادن تنظیم کردن تعیین کردن
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pre-set U از پیش تنظیم کردن
pre-sets U از پیش تنظیم کردن
pre-setting U از پیش تنظیم کردن
set the clock U ساعت را تنظیم کردن
draw up U کارها را تنظیم کردن
tune up U موتور را تنظیم کردن
preset U از پیش تنظیم کردن
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
sight in U تنظیم کردن دید در تفنگ
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
zero beat U تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
wake up U تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
to balance out U میزان کردن [تنظیم کردن ]
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
to kern U کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
halving adjustment U تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
config.sys U در -MS DOS فایل متن مشخصاتی که حاوی دستوراتی برای تنظیم پارامترها و بار کردن نرم افزار درایو است
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
right justify U هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
regulation U تنظیم
adjustments U تنظیم
spreading U تنظیم
timing U تنظیم
calibration U تنظیم
regularization U تنظیم
formulation U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
adjustment تنظیم
set out U تنظیم
alignment U تنظیم
alignments U تنظیم
family planning U تنظیم خانواده
adjustments U تنظیم تطبیق
thermostatic regulation U تنظیم با دماپای
adjusted U تنظیم شده
regulator U تنظیم کننده
vertical justification U تنظیم عمودی
air adjustment U تنظیم هوا
voltage regulation U تنظیم ولتاژ
adjustment of rools U تنظیم غلطک
adjusability U قابلیت تنظیم
tuneable U تنظیم پذیر
tunably U تنظیم پذیر
will adjust U تنظیم می کنم
tunable U تنظیم پذیر
trigger control U تنظیم با ماشه
automatic regulation U تنظیم خودکار
hand regulation U تنظیم با دست
adjusting point U نقطه تنظیم
adjustment of fire U تنظیم تیر
vertical adjustment U تنظیم عمودی
check valve U شیر تنظیم
fine setting U تنظیم میکرومتری
regulators U تنظیم کننده
crystal control U تنظیم با بلور
cam type regulation U تنظیم بادامکی
frequency tuning U تنظیم فرکانس
framer U تنظیم کننده
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
focusing control U تنظیم تمرکز
adjustable U تنظیم پذیر
fine adjustment U تنظیم دقیق
depth adjustment تنظیم عمیق
expanded contrast U تنظیم کنتراست
check gate U دریچه تنظیم
fine adjustment U تنظیم فریف
electronic tuning U تنظیم الکترونی
caliper setting U تنظیم پرگار
cascade control U تنظیم زنجیری
corrector U تنظیم کننده
regulating switch U کلید تنظیم
body alinement U تنظیم بدن
fine setting U تنظیم دقیق
electronic control U تنظیم الکترونیکی
adjustable U قابل تنظیم
regulating valve U سوپاپ تنظیم
alignments U صف بندی تنظیم
arrangement U ترتیب تنظیم
conduction U هدایت تنظیم
range calibration U تنظیم مسافت
purity adjustment U تنظیم خلوص
setting ring U حلقه تنظیم
pilot valve U سوپاپ تنظیم
alignment U تنظیم انطباق
check U دریچه تنظیم
preset U پیش تنظیم
indictment U تنظیم کیفرخواست
arrangements U ترتیب تنظیم
checks U دریچه تنظیم
variability U قابلیت تنظیم
rheostat regulation U تنظیم با رئوستا
timing U تنظیم وقت
jack screw U پیچ تنظیم
set screw U پیچ تنظیم
alignments U تنظیم انطباق
set the watch U تنظیم نگهبانی
checked U دریچه تنظیم
stup string U رشته تنظیم
speed adjustment U تنظیم سرعت
thermoregulation U تنظیم دمایی
precision adjustment U تنظیم دقیق
levelling screw U پیچ تنظیم
inductive tuning U تنظیم پرمئابیلیته
range of adjustment U ناحیه تنظیم
regulable U تنظیم پذیر
pressure adjustment U تنظیم فشار
pressure regulator U شیر تنظیم
inductive tuning U تنظیم القائی
spark setting U تنظیم جرقه
regularizer U تنظیم کننده
indicement U تنظیم ادعانامه
thermoregulation U تنظیم حرارت
regulation U پهنه تنظیم
method of drawing up U طرز تنظیم
alignment U صف بندی تنظیم
range adjustment U تنظیم مسافت
line regulator U تنظیم کننده
indictment U تنظیم ادعانامه
initial adjustment U تنظیم صفر
range adjustment U تنظیم برد
indictments U تنظیم ادعانامه
indictments U تنظیم کیفرخواست
rocker gear U تنظیم جاروبک
valve timing U تنظیم سوپاپ اتومبیل
fine sight U تنظیم خط نشانه دقیق
magnetic furnace regulation U تنظیم کوره مغناطیسی
load control U تنظیم با بار خارجی
line of collimation U خط تنظیم عدسی دوربین
presetting U تنظیم از قبل [دستگاهی]
power pack U دستگاه تنظیم برق
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
condenser adjustment knob دکمه تنظیم تراکم
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
latches U تنظیم وضعیت خروجی
latch U تنظیم وضعیت خروجی
azimuth fine adjustment تنظیم قوس صحیح
low voltage regulating transformer U ترانسفورماتور تنظیم فشارضعیف
low load adjustment U تنظیم تعادل بارکم
low frequency padder U خازن تنظیم بسامد کم
altitude fine adjustment دستگاه تنظیم دقیق
turbine governor U تنظیم کننده توربین
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
setting ring U حلقه تنظیم کننده
slip regulator U تنظیم کننده لغزش
valveless U بدون دریچه تنظیم
window regulator U وسیله تنظیم پنجره
adjusting point U نقطه تنظیم تیر
equivalent airspeed U سرعت تنظیم شده
picture arrangement test U ازمون تنظیم تصویرها
padder U خازن تنظیم بسامد کم
administered price U قیمت تنظیم شده
erection bolts U پیچهای نصب و تنظیم
volume adjustment U تنظیم شدت صوت
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ
self focus U تنظیم تمرکز خودکار
vibrating relay regulation U تنظیم با رله لرزنده
automation U دستگاه تنظیم خودکار
phase control U تنظیم با تغییر فاز
phase advancer U ماشین تنظیم فاز
phase shift control U تنظیم با تغییر فاز
zero adjuster U تنظیم کننده صفر
zero adjustment U تنظیم نقطه صفر
zero beat U تنظیم موج گیرنده
adjustable lever U اهرم قابل تنظیم
rotary type regulator U تنظیم کننده گردان
adjustable parameter U پارامتر تنظیم پذیر
phase controller U ماشین تنظیم فاز
adjustable thermostat U دماپای تنظیم پذیر
vertically adjustable قابلیت تنظیم عمودی
relocation clock U دایره تنظیم هدف
air adjustment U تنظیم ترکش هوایی
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
airburst ranging U تنظیم ترکش هوایی
field regulator U تنظیم کننده میدان
field rheostat U تنظیم کننده میدان
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
altimeter setting U تنظیم ارتفاع سنج
variable speed gear drive U گیربکس قابل تنظیم
variable spark U جرقه تنظیم پذیر
zero U تنظیم دقیق دستگاه
Recent search history Forum search
1Potential
1gorse melatonin
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1may fader good
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com